کشور فنلاند برای سالها در طول جنگ سرد آرزو داشت بخشی از اتحادیه اروپا باشد و به عنوان یک کشور واقعاً غربی دیده شود اما وجود اتحاد جماهیر شوروی در همسایگی آن مانع از پیوستن این کشور به اتحادیه تا برگزاری همهپرسی در سال 1994 شد. در گذشته این طور تصور میشد که حضور فنلاند در اتحادیه اروپا میتواند منافع مختلفی برای کشور به همراه داشته باشد و از همین رو خود فنلاند هم علاقه زیادی به پیوستن اتحادیه اروپا پیدا کرده بود. فنلاند برای اینکه در ترکیب اتحادیه اروپا جای گیرد مسیر طولانی را طی کرد اما 20 سال پیش، 56.9 درصد از شهروندان فنلاند به عضویت این کشور در اتحادیه اروپا رای داده و این کشور در 1 ژانویه 1995 عملاً به اتحادیه اروپا پیوست.
در حال حاضر کمیته وزیران امور اتحادیه اروپا هر هفته، معمولاً جمعهها، برای بحث در مورد موضوعات اتحادیه اروپا که از نظر سیاسی، اقتصادی و حقوقی مهم هستند، تشکیل جلسه میدهند. کمیته وزیران با تمام دستورالعمل های سیاست فنلاند برای جلسات رسمی و غیر رسمی شورای اتحادیه اروپا موافقت کرده و ریاست کمیته وزیران بر عهده نخست وزیر است.
اتحادیه اروپا چیست؟
پیش از اینکه به دلایل پیوستن فنلاند به اتحادیه اروپا بپردازیم بهتر است ابتدا یک تعریف کلی از این اتحاد ارائه دهیم تا ذهنیت کلی نسبت به آن پیدا کنید. اتحادیه اروپا یک اتحادیه سیاسی-اقتصادی است که به طور کلی 27 کشور مختلف در خود جای داد است. این اتحادیه در سال 1999 واحد پول یورو را به عنوان واحد پولی مشترک تمامی کشورهای عضو اتحادیه معرفی کرد که در حال حاضر در 19 کشور به رسمیت شناخته شده است.
مهمترین عامل ایجاد این اتحادیه پیمانهای اقتصادی بین کشورهای اروپایی بود. البته در این راه هم موفق عمل کرده است و داشتن یک واحد پول یکسان در 19 کشور مختلف میتواند نشان دهنده موفقیت قابل توجه این اتحادیه باشد. یکی از نکات جذاب در مورد کشورهای عضو اتحادیه اروپا این است که شهروندان آن بدون هیچ ویزایی میتوانند به سایر کشورهای عضو اتحادیه سفر کنند. به طور کلی کشورهای عضو اتحادیه اروپا به خودی خود قدرت و وضعیت اقتصادی خوبی دارند اما زمانی که چند قدرت در کنار یکدیگر قرار میگیرند، طبیعتا شرایط برای همه آنها بهتر خواهد شد و قدرت بیشتری به اتحادیه اروپا داده میشود. در حال حاضر کشورهایی نظیر ترکیه و گرجستان در تلاش هستند تا عضوی از این اتحادیه شوند.
چرا فنلاند خواستار عضویت در اتحادیه اروپا بود؟
در حالی که فنلاندیها میخواستند در مرکز سیاست غرب و نهادهای اروپایی قرار بگیرند، به دلیل جنگ سرد و روابط این کشور با اتحاد جماهیر شوروی، از جمله روابط نزدیک اقتصادی آن، عضویت در اتحادیه اروپا امری محال به نظر میرسید و تا سالها تلاش دولت برای پیوستن به این اتحادیه موفق نبود.
Teija Tiilikainen، مدیر مؤسسه امور بینالملل فنلاند در هلسینکی بیان کرد جنگ سرد یک وضعیت بسیار منفی و دشوار برای این کشور کوچک با حدود 5.5 میلیون نفر ایجاد کرده است زیرا فنلاند بین شرق و غرب گرفتار شده و مجبور بود با احتیاط قدم بردارد. هر اقدام اشتباه میتوانست همسایه بزرگ کشور، یعنی روسیه را ناراحت کرده و مشکلات مختلفی ایجاد نماید.
Tiilikainen در وصف این شرایط گفت: “فنلاند در آن دوران خود را یک بازیکن کوچک میدانست و ما میخواستیم بخشی از چیزی بزرگتر باشیم. به همین دلیل است که عضویت فنلاند در اتحادیه اروپا چیزی بود که بخش عمدهای از کشور خواستار آن بودند .”
علاوه بر موافقت مردم برای پیوستن فنلاند به اتحادیه اروپا، وزیر امور اروپا و تجارت خارجی فنلاند، الکساندر استاب، تاکید کرد که سوئد نیز بر تصمیم هلسینکی تأثیر داشت زیرا در همان زمان درخواست عضویت در اتحادیه اروپا را داده بود و این موضوع برای فنلاند هم مهم محسوب میشد. در واقع زمانی که اینگوار کارلسون، نخست وزیر وقت، درخواست سوئد برای عضویت به اتحادیه اروپا را اعلام کرد، سوئدیها مردم فنلاند را غافلگیر کردند. نخست وزیر فنلاند در این مورد توضیح داد “معمولاً ما در مورد این نوع مسائل با یکدیگر مشورت میکردیم اما در این مورد خاص، به دلایلی، سوئد این کار را انجام نداد در نهایت عضویت فنلاند در اتحادیه اروپا تأثیری بر روابط این کشور با روسیه نداشته است.”
وزیر امور اروپایی فنلاند تاکید کرد که کشورش از عضویت در اتحادیه اروپا، به ویژه از نظر اقتصادی، بسیار سود برده و از شرایط پس از اتحاد راضی است. به طور کلی ترکیبی از عضویت در اتحادیه اروپا و رکود عمیق در اوایل دهه 1990، به رشد اقتصاد فنلاند کمک کرد. استاب گفت فنلاند در طی 25 سال از 30 کشور برتر به 3 کشور برتر در زمینههای آموزش، نوآوری و رقابت رسیده است. علاوه بر آن فنلاند از آن پس صدای قویتری در سطح بین المللی پیدا کرد و توانست نسبت به سایر کشورها حرفی برای گفتن داشته باشد.
حضور کشور فنلاند در اتحادیه اروپا مانند نقش داور در یک بحث است که مشتاق به پیدا کردن راهحلهای مختلف برای مشکلات است. اتحادیه اروپا به این نوع داوران و میانجیگرانی نیاز دارد که بتواند برای مشکلات خود از قدرت و نظر آنها استفاده کند. در این شرایط حضور کشور فنلاند هم منفعت زیادی برای اتحادیه اروپا داشت.
کارشناسان فنلاندی اعتقاد دارند که در آینده، اتحادیه اروپا میتواند انتظار داشته باشد که فنلاند همچنان بر نقش مهم خود در رعایت قوانین تاکید کند. برای فنلاندیها مهم است که آنچه توافق شده است، چیزی باشد که همه به آن احترام بگذارند و به همین دلیل فنلاند به نهادهای قوی و اتحادیه اروپا مبتنی بر قانون اعتقاد دارد.
اداره امور دولت اتحادیه اروپا کشور فنلاند
اداره امور دولت اتحادیه اروپا مسئول هماهنگی امور مربوط به اتحادیه اروپا است. این وزارتخانه به عنوان دبیرخانه کمیته وزیران امور اتحادیه اروپا و کمیته امور اتحادیه اروپا عمل میکند.
وزارت امور اتحادیه اروپا مسئولیتهای زیر را بر عهده دارد:
- آماده شدن برای جلسات شورای اروپا
- رسیدگی به امور مربوط به توسعه عمومی اتحادیه اروپا و مسائل نهادی
- حمایت از کار مرتبط با اتحادیه اروپا
- ارسال راهنمایی به نمایندگی دائم فنلاند در اتحادیه اروپا
- توسعه رویهها برای هماهنگی و آماده سازی امور اتحادیه اروپا
- رسیدگی به امور اتحادیه اروپا که در حیطه وظایف وزارتخانههای دیگر نیست
- شرکت در اتحادیه اروپا
چرا مردم فنلاند در سال 1994 با پیوستن فنلاند به اتحادیه اروپا موافقت کردند؟
در گذشته کشور فنلاند به دلیل رابطه ویژه با همسایه شرقی خود، بازیگری بسیار محتاط در سیاست بینالملل بود. طرح تشکیل یک جامعه اقتصادی در میان کشورهای شمال اروپا، نوردیک، در اوایل دهه 1950 به نتیجه نرسید زیرا اتحاد جماهیر شوروی در برابر عضویت فنلاند مقاومت کرد. فنلاند در سال 1961 تصمیم گرفت به عنوان عضو مرتبط به EFTA بپیوندد تا بر ماهیت غیر سیاسی این اقدام تأکید کند. فنلاند در اواخر سال 1986 زمانی که پرتغال EFTA را ترک کرد و به اتحادیه اروپا پیوست، به عضویت کامل EFTA درآمد. سرانجام در سال 1989 فنلاند به شورای اروپا پیوست.
روابط بین اتحادیه اروپا و اتحاد جماهیر شوروی برای چندین دهه سرد بود و تا پایان دهه 1980 در دوران پرسترویکا به همان سردی باقی ماند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1989 آغاز شد و اقتصاد شوروی به سرعت در حال متلاشی شدن بود. فنلاندیها در این شرایط خود را در وضعیت سیاسی و اقتصادی کاملاً جدیدی یافتند.
فنلاند به عنوان یک اقتصاد کوچک به صادرات وابسته بود. در اواسط دهه 1980 حدود 20 درصد صادرات به اتحاد جماهیر شوروی فرستاده میشد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یکی از عوامل موثر بر کاهش منفی اقتصاد فنلاند بود. یافتن بازارهای جدید در غرب برای کشور فنلاند حیاتی به نظر میرسید. در همان زمان اتحادیه اروپا تصمیم به تعمیق همکاری داخلی و ایجاد بازار داخلی در سال 1993 گرفت. با توجه به این تحول جدید، کشورهای EFTA نگران منافع اقتصادی خود بودند. برای حل این مشکل ژاک دلور، رئیس کمیسیون، با پیشنهاد نوع جدیدی از همکاری برای EFTA و EC، به اصطلاح منطقه اقتصادی اروپا همه را شگفتزده کرد. این پیشنهاد در فنلاند هم مورد تایید بود. به نظر میرسید این مفهوم بدون به خطر انداختن روابط ظریف شوروی، از منافع ملی حیاتی محافظت کرده و میتواند ارتباط بهتری بین کشورهای اروپایی شکل کرد.
در آن بازه زمانی حساس طرح EEA در فنلاند مورد حمایت گسترده قرار گرفت و بسیاری بر این عقیده بودند که برای کشور ایدهآل خواهد بود. با این حال دو حادثه فنلاندیها را در مسیر منتهی به اتحادیه اروپا قرار داد. مورد اول غافلگیری دولت بود زیرا سوئد تصمیم گرفت برای عضویت در اتحادیه اروپا در اکتبر 1990 درخواست دهد. این موضوع بحث جدی در مورد آینده فنلاند آغاز کرد. مورد دوم کودتای سال 1991 در مسکو بود که کاملا شکست خورد و بوریس یلتسین به قدرت رسید؛ در نتیجه کشورهای بالتیک استقلال خود را بازیافتند و اتحاد جماهیر شوروی منحل شد. پیمان قدیمی دوستی، همکاری و کمک متقابل بین فنلاند و اتحاد جماهیر شوروی که مربوط به سال 1948 بود به قوت خود باقی ماند و فنلاندیها احساس کردند که آزادند به دنبال راه حلهای مختلف سیاسی باشند. بدیهی است که وقتی فنلاند درخواست عضویت خود را در سال 1992 ارائه داد، ملاحظات امنیتی در پس زمینه قرار داشت.
در همهپرسی اکتبر 1994، 57 درصد از رای دهندگان رای مثبت برای الحاق فنلاند به اتحادیه اروپا دادند، اما کشور به وضوح تقسیم شده بود. حامیان عمدتاً تحصیلکرده، ساکنان شهرهای جوان در جنوب و غرب فنلاند بودند. مقاومت در شهرداریهای روستایی و در شرق و شمال فنلاند بالا بود و سعی میکردند جلوی اتفاق افتادن این موضوع را بگیرند.
همانطور که تخمین زده شد، کشاورزان فنلاندی بازنده بازی اتحادیه اروپا بودند. آنها دههها زندگی قابل قبولی داشتند اما حالا باید با رقابت کشاورزان اروپای مرکزی روبرو شده و خود را با قیمت های تولیدکننده اتحادیه اروپا تطبیق میدادند. قیمتهای تولیدی فنلاند از اول ژانویه 1995 به شدت کاهش یافت. به عنوان مثال قیمت جدید جو 50 درصد و قیمت گندم 38 درصد از قیمتهای سال قبل خود کاهش یافته بود. روی دیگر سکه این بود که همانطور که مدافعان اتحادیه وعده داده بودند، قیمت مواد غذایی نیز به طور متوسط 8 تا 9 درصد کاهش یافت. همه مصرف کنندگان میتوانستند این را در مخارج خانوار خود ببینند. این موضوع باعث کاهش مشکلات معیشتی مردم شد و در ماه سپتامبر 1995 نرخ تورم سالانه 0.3 درصد بود.
در آن دوران صنعت صادرات فنلاند با تمام ظرفیت کار میکرد. در سال 1992 کشورهای اتحادیه اروپا وEFTA هفتاد و سه درصد از صادرات فنلاند و 66 درصد از واردات فنلاند را تشکیل میدادند اما پس از اتحاد این ارقام افزایش یافت. البته در آن زمان صادرات پررونق تنها اندکی از بیکاری شدید کاسته بود زیرا تقاضای داخلی هنوز بسیار پایین تلقی میشد.
فنلاندیها همیشه به اجرای سریع قوانین و مقررات خود افتخار کردهاند. فنلاندیها احساس میکردند به فرهنگ اروپای غربی تعلق دارند که در واقع همیشه بخشی از آن بودهاند. زبان آنها یکی از زبانهای رسمی اتحادیه است و آنها می توانند در شرایط برابر با دیگر اروپاییها روبرو شوند. فنلاندیها میتوانند از منافع و ارزشهای خود دفاع کرده و همچنین در تحقق اهداف مشترک سهیم باشند که با توجه به این موارد عضویت آنها در اتحادیه اروپا تصمیمی درست و مفید برای کشور بوده است.