یکی از زیباترین کشورهای اروپایی که میتوانید آینده خود را در آن رقم بزنید، کشور فنلاند است. پایتخت فنلاند، شهر هلسینکی بوده که در دل خود مناظر زیبا و دانشگاه های معتبری را جای داده است. در کنار طبیعت خارق العاده فنلاند، سیستم آموزشی قوی، سطح رفاه بالای زندگی و … از جمله ویژگیهای اصلی این کشور به شمار میروند که نتیجه تلاشهای حکومت فنلاند است. کشور فنلاند لقب شادترین کشور دنیا را به خود اختصاص داده است و این موضوع از سبک زندگی مردم و رضایت آنها از زندگی نشات میگیرد. حکومت فنلاند چه تاثیری در سطح بالای زندگی مردم داشته است؟ در این مقاله از فنلاندیکو پاسخ این سوال را بررسی خواهیم کرد.
حکومت فنلاند چگونه است؟
مجلس مهمترین نقش را در مدیریت کشور فنلاند دارد. به طور کلی بعد از مشخص شدن رئیس جمهور، باید نخست وزیر ایشان هم توسط خود رئیس جمهور معرفی شود. کابینه دولت تحت نظر نخست وزیر اداره شده و به همین دلیل پیش از شروع به کار لازم است تا رای اعتماد نمایندگان مجلس را بدست آوردند. در حال حاضر رئیس جمهور کشور فنلاند، سائولی نینیسته است که از سال 2012 این جایگاه را در اختیار داشته است.
در مجلس 200 جایگاه وجود دارد که این نمایندگان هر چهار سال یکبار عوض میشوند. طول دوره فعالیت رئیس جمهور شش ساله است و تمرکز اصلی وی باید بر روی سیاستهای خارجی باشد. افراد بالای 18 سال اجازه دارند در رای گیری نمایندگان شرکت کرده و نماینده مورد نظر خود را انتخاب نمایند.
ایسلند و فنلاند تنها کشورهای نوردیکی هستند که حکومت آنها جمهوری است؛ سایر کشورها حکومت سلطنتی داشته و روش کار حکومتشان کاملا با فنلاند متفاوت است. البته جالب است بدانید که در سال 1918 فنلاند هم به داشتن حکومت سطلنتی نزدیک شد اما شروع جنگ جهانی دوم باعث شد هیچ وقت این اتفاق نیفتد. در آن دوران یک شاهزاده آلمانی قرار بود سلطنت فنلاند را به دست بگیرد که این شاهزاده با شروع جنگ، هیچ وقت موفق نشد به کشور فنلاند وارد شود. در حقیقت حکومت جمهوری انتخاب خود مردم بود؛ در یک همه پرسی از مردم خواسته شد تا نظر خود را در مورد نحوه حکومت کشور بیان کنند و با نتایج مشخص شد که بیشتر آنها موافق حکومت مجلسی هستند.
رئیس جمهوری فنلاند
داشتن حکومت جمهوری بدان معنا نیست که رئیس جمهور قدرت کمی دارد! اگر نگاهی به اختیارات رئیس جمهور فنلاند بیاندازید، مشاهده خواهید کرد که در حقیقت قدرت بیشتری نسبت به رئیس جمهور کشورهای دیگر دارد. به طور مثال تنها شخصی که قدرت انحلال پارلمان را دارد، رئیس جمهور فنلاند است. تمامی مقامات ارشد حکومت با نظر رئیس جمهور انتخاب خواهند شد و سیاستهای خارجی کشور را به طور مستقیم مدیریت میکند.
در سال 1991 قوانین پیرامون انتخاب رئیس جمهور و تعداد دورههای فعالیت وی مشخص شد که مهمترین آنها عبارت است از:
- رئیس جمهور فنلاند باید مستقیما با رای مردم انتخاب شود. ( در گذشته انتخاب رئیس جمهور بر عهده 300 نماینده مجلس بود)
- هر رئیس جمهور میتواند دو دوره ریاست کشور را بر عهده گیرد.
- طول هر دوره شش سال است.
- تنها در صورتی اجازه انحلال مجلس را خواهد داشت که نخست وزیر دلیل قانع کننده ارائه داده و رئیس مجلس هم توضیحات لازمه را ارائه داده باشد.
- پیش از انتخاب وزیر، باید به تمام خواستههای احزاب مختلف در پارلمان گوش دهد.
- برای پیاده سازی برنامههای سیاسی تاثیر گذار، ابتدا باید طرح به مجلس منتقل شده و رضایت نمایندگان نیز کسب شود.
اتفاقات تاثیر گذار در حکومت فنلاند
اگر بخواهیم دو تاریخ مهم در تاریخ سیاسی فنلاند را انتخاب کنیم، سال 1809 و 1917 خواهد بود. در سال 1809 کشور فنلاند که برای بیش از 600 سال شرقیترین بخش پادشاهی سوئد در نظر گرفته میشد، با اعطای این سرزمین به یک دوک نشین بزرگ خودمختار تحت تزار روسیه، فنلاند به یک کشور مستقل ارتقا یافت. در 6 دسامبر 1917، پارلمان کشور فنلاند را به یک جمهوری مستقل تبدیل کرد. بسیاری از ساختارهای حکومتی کشور فنلاند در طول صد سال گذشته ایجاد شده بود که مهمترین آنها مجلس است. امروزه فنلاند یک دموکراسی پارلمانی است که مبتنی بر رقابت بین احزاب و تفکیک قوا است.
مبنای قانون اساسی کشور فنلاند
خود قانون اساسی ملی، اصول مهم حکومت فنلاند را به صورت بسیار ساده خلاصه میکند: اقتدار دولتی در فنلاند در اختیار مردم بوده و نمایندگان مردم، در پارلمان گرد هم میآیند. قدرت قانونگذاری توسط پارلمان اعمال شده و رئیس جمهور نقش حمایتی را ایفا میکند. بالاترین سطح اجرایی دولت، کابینهای است که از نخست وزیر و وزرای برگزیده تشکیل شده است.
ویژگی بارز قانون اساسی فنلاند سختگیری است؛ قانون اساسی فنلاند تنها با موافقت دو سوم اکثریت پارلمان قابل تغییر است. در شرایطی که دولت نیاز به یک تغییر سریع داشته باشد، باید پنج/ششم مجلس با آن موافقت کنند تا بتواند در سریعترین زمان ممکن به مرحله اجرا برسد؛ این بدان معناست که حداقل چهار یا پنج حزب باید سر این قانون جدید با هم توافق کنند. علیرغم این سختگیری رسمی، در بیست سال گذشته تغییرات زیادی در قانون اساسی حکومت فنلاند ایجاد شده است.
روابط بین پارلمان، دولت و رئیس جمهور بر اساس اصول پارلمانتاریسم مبتنی بر حزب با استاندارد اروپایی اداره میشود. دولت باید از حمایت اکثریت پارلمان برخوردار باشد و نخست وزیر دولت هم باید رای اعتماد نمایندگان مجلس را داشته باشد. رئیس جمهور به طور سنتی دارای اختیارات قابل توجهی در حوزه سیاست خارجی است؛ البته نه به اندازه امریکا یا فرانسه. با اصلاح قانون اساسی در سال 2000، اختیارات رئیس جمهور در سایر حوزههای سیاسی محدود شد. با این حال قدرت حفظ شده رئیس جمهور برای انتصاب برخی از مقامات ارشد دولتی، پتانسیل مداخله سیاسی قابل توجهی را به همراه دارد. موفقیت دولت نیاز به همکاری رئیس جمهور و مجلس دارد.
مجلس کشور فنلاند
تاریخچه پارلمان فنلاند به قرن هفدهم باز میگردد، زمانی که به چهار ایالت فنلاند این حق داده شد که نمایندگان خود را به رژیم دولتی بفرستند. در آن زمان و در حدود سال 1906، پارلمان فنلاند توسط رای عمومی انتخاب میشد که در آن زنان نیز حق رای دادن و نامزدی در انتخابات را داشتند. نکات کلیدی پارلمان فنلاند در 100 سال گذشته اساساً بدون تغییر باقی مانده است. در انتخابات پارلمانی اخیر، حدود 70 درصد از افراد دارای حق رأی (بالای 18 سال) رأی خود را دادهاند و از 200 نماینده ای که پس از انتخابات 2011 وارد مجلس شدند، 85 نفر خانم بودهاند.
مجلس معمولاً چهار بار در هفته در جلسه عمومی تشکیل جلسه میشود. در این جلسات به بررسی دستور جلسات پرداخته و با رأی گیری در مورد آنها تصمیم گیری میکنند. نمایندگان مجلس اغلب از اعضای دولت سؤال میکنند و این نسبتاً کمتر دیده میشود که یک نماینده مجلس علیه خط حزب خود رأی دهد. در اصل، نمایندگان مجلس یک ماموریت آزاد دارند، اما در عمل – مانند بسیاری از کشورها – بیشتر یک مأموریت حزبی است.
بخش بزرگی از تمرکز یک نماینده مجلس، صرف کمیسیونهای انتخاب موضوع برای ارائه به مجلس میشود. این کمیتهها در واقع نهادهای کوچکتری از مجلس هستند که از 17 نماینده تشکیل شده و به موضوعاتی میپردازند که باید برای تصمیم گیری به مجلس ارائه گردد. در حکومت فنلاند هیچ حزبی به تنهایی آنقدر قوی نیست که بتواند نظر خود را بر دیگران تحمیل کند و برای به اجرایی رسیدن یک تصمیم، حداقل باید پنج تا شش حزب نظر مثبتی نسبت به آن داشته باشند.
پارلمان فنلاند سه وظیفه اصلی دارد:
- قوانین را تصویب میکند.
- بودجه ایالتی را مدیریت و تصویب میکند.
- مراقب افراد و اجرای مسئولیتها در دولت است.
تصویب قوانین فرآیندی پیچیده است؛ این فرآیند معمولاً با لایحه ای شروع میشود که دولت به مجلس پیشنهاد میدهد. هر یک از نمایندگان مجلس نیز میتوانند قانون مورد نظر خود را به مجلس ارائه دهند اما لوایح دولتی اولویت داشته و زودتر به آنها رسیدگی میشود. برای تصویب یک لایحه، باید اکثریت مجلس با آن موافقت کرده و در پایان توسط رئیس جمهور نیز امضا شود. به طور متوسط دو تا چهار ماه طول میکشد تا یک لایحه تمام این فرآیند را طی کند، گاهی اوقات حتی بیشتر از این مدت زمان نیاز دارد.
پارلمان از بسیاری جهات بر فعالیت دولت، انطباق آن با قانون و مصلحت سیاسی آن نظارت دارد. با توجه به اهمیت نقش نخست وزیر در دولت، پارلمان با دادن رای اعتماد به او نقش مهمی در تشکیل دولت دارد. پس از روی کار آمدن دولت جدید، کابینه جدید موظف است برنامه سیاسی خود را به مجلس ارائه دهد.
هر سال پارلمان صدها سؤال کتبی یا شفاهی به دولت و وزیران ارائه میکند. همچنین میتواند با استیضاح و پرسیدن سوال از مقامات، دولت را محک زند؛ نتیجه رای اعتماد نهایی تعیین خواهد کرد که آیا دولت میتواند بر سر کار بماند یا خیر؛ البته معمولاً استیضاح بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا تلاشی واقعی برای سرنگونی دولت. آخرین باری که استیضاح منجر به سقوط یک دولت شد در اواخر دهه 1950 بود. پارلمان همچنین بر بانک مرکزی کشور نیز نظارت دارد.
در حکومتهای پارلمان محور، یک دولت میتواند کم و بیش از وفاداری نمایندگان احزاب اطمینان حاصل کند. اکثر وزرا به عنوان نماینده مجلس انتخاب میشوند و این به آنها اجازه میدهد تا در رای گیریهای پارلمان شرکت داشته باشند.
ساختار حکومت فنلاند
با توجه به مطالب ارائه شده در بخشهای قبلی میتوان به طور خلاصه یک توضیح کامل در مورد حکومت فنلاند ارائه داد.
در پارلمانتاریسم فنلاند، دولت نهاد آماده سازی و اجرایی است که مطالبی را که برای بررسی و تایید یا رد به پارلمان ارائه میشود را آماده میکند. لوایح دو بار به رئیس جمهور تقدیم میشود اما معمولاً هیچ تعارضی بین او و دولت یا مجلس وجود ندارد. درگیری بین مجلس و دولت میتواند منجر به سرنگونی دولت شود؛ با این حال از دهه 1980، دولتها آنقدر قوی بودند که مخالفان نتوانستند آنها را سرنگون کنند. کار مجلس عمدتا بر اساس لوایحی است که دولت برای آنها ارسال میکند. دولت باید به طرق مختلف مجلس را دائماً از آنچه انجام میدهد و آنچه قصد انجام آن را دارد مطلع سازد اما از سوی دیگر اجازه دارد دستور کار سیاسی مجلس را کنترل کند.
فنلاند از سال 1995 به عضویت اتحادیه اروپا در آمده است. عضویت، تعهدات و نقشهای جدیدی را برای مجلس و دولت به ارمغان آورد و در مواقعی تقسیم اختیارات بین آنها و رئیسجمهور، باعث ایجاد چالشهای مختلفی میشود. نقش نخست وزیر با عضویت در اتحادیه و همچنین با اصلاحات قانون اساسی و طول عمر دولتها پر رنگتر شده است. پارلمان از طریق کمیته بزرگ خود به امور اتحادیه اروپا دسترسی دارد.
به طور کلی ریتم زندگی سیاسی در فنلاند با انتخابات پارلمانی که هر چهار سال یکبار برگزار میشود و انتخابات ریاست جمهوری که هر شش سال یکبار برگزار میشود تعیین خواهد شد. در سالهای اخیر به خصوص از بعد جنگ جهانی دوم، کشور فنلاند توانسته به خوبی از پس مدیریت کشور برآمده و سطح رفاه زندگی مردم را به میزان قابل توجهی بالا برد. از سمت دیگر امنیت این کشور هم بسیار بالاست و سیستم آموزشی آن برای هر دانش آموزی مناسب است؛ با کنار هم قرار دادن این موارد میتوان نتیجه گرفت فنلاند انتخابی عالی برای مهاجرت خواهد بود.